امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Tourist Visa

آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    tourist visas

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation noun countable
سفر ویزای توریستی، روادید گردشگری (مجوزی که به افراد اجازه می‌دهد برای مدتی معین به کشوری سفر کرده و از جاذبه‌های گردشگری آن بازدید کنند) link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی سفر

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- She applied for a tourist visa to travel to Europe.
- او برای سفر به اروپا درخواست ویزای توریستی کرد.
- The tourist visa application process can vary by country.
- روند درخواست ویزای توریستی می‌تواند براساس کشور متفاوت باشد.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد tourist visa

  1. noun a type of visa that allows individuals to enter a foreign country for a short period of time for tourism purposes

ارجاع به لغت tourist visa

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «tourist visa» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۴ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/tourist-visa

لغات نزدیک tourist visa

پیشنهاد بهبود معانی