فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Entry Visa

شکل جمع:

entry visas

معنی و نمونه‌جمله‌ها

collocation noun countable

ویزای ورود، روادید ورود (مجوزی که به افراد اجازه می‌دهد وارد کشور شوند)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

Without an entry visa, you cannot legally enter the nation.

بدون ویزای ورود، شما نمی‌توانید به‌طور قانونی وارد کشور شوید.

He needed an entry visa to attend the International Ai Conference.

او برای حضور در کنفرانس بین‌المللی هوش مصنوعی به روادید ورود احتیاج داشت.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد entry visa

  1. noun an official document issued by a country that allows a foreign national to enter that country for a specific purpose, such as tourism, business, study, or work

ارجاع به لغت entry visa

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «entry visa» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/entry-visa

لغات نزدیک entry visa

پیشنهاد بهبود معانی