گذشتهی ساده:
fannedشکل سوم:
fannedسومشخص مفرد:
fansوجه وصفی حال:
fanningشکل جمع:
fansبادبزن (دستی یا برقی و غیره)، (مکانیک) پروانه، پنکه، بادزن
a Japanese (or folding) fan
بادزن تاشو، بادزن ژاپنی
I turned on the ceiling fan.
پنکهی سقفی را روشن کردم.
a rotary fan
بادزن چرخان
a fan with blades (or vanes)
بادزن پرهدار
a (motor) fan
پروانهی موتور
a ventilation fan
بادزن هوا رسانی
an electric fan
بادزن برقی
طرفدار، هوادار، (به ویژه در امور ورزشی یا هنری) شیفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a basketball fan
شیفتهی بسکتبال
one of Michael Jackson's fans
یکی از شیفتگان مایکل جکسون
سبد بوجاری، چنگک بوجاری
باز کردن(به شکل باد بزن در آوردن)، باد زدن
to fan a fire
آتش را باد زدن، برآتش دمیدن
He fanned away the Kebab smoke.
او دود کباب را با بادزن بیرون راند.
He was fanning out the cards in his hand.
او ورقهای بازی را چتروار در دست گرفته بود.
Sweating women were talking and fanning themselves restlessly.
زنها عرقریزان حرفمیزدند و با بیتابی خود را باد میزدند.
The peacock fanned out its tail.
طاووس دم خود را چتری کرد (از هم باز کرد).
پریشان کردن، تحریک کردن
بو جاری کردن
به شکل باد بزن چرخیدن، پهن شدن، گسترده شدن
She was trying to fan our hostility further.
او میکوشید که دشمنی ما را بیشتر دامن بزند.
Searching for the fugitives, the police fanned out across the plain.
افراد پلیس در جستوجوی فراریان در سرتاسر دشت پراکنده شدند.
(بیسبال) چوگاندار را از بازی خارج کردن
از هم باز شدن یا کردن، پراکنده شدن یا کردن
به قصد کشتن چیزی(مثلاً مگس) زدن و موفق نشدن
کلمه "fan" در زبان انگلیسی معانی و کاربردهای مختلفی دارد که بسته به زمینه میتواند متفاوت باشد. در زیر به بررسی معانی و نکاتی جالب درباره این کلمه میپردازیم.
معانی "fan"
1. طرفدار (Fan):
یکی از رایجترین معانی "fan" به معنای طرفدار یا علاقهمند به یک ورزش، گروه موسیقی، هنرمند یا فیلم است. به عنوان مثال، کسی که به تیم فوتبال خاصی علاقهمند است، میتواند به عنوان "football fan" شناخته شود. طرفداران معمولاً در رویدادها و مسابقات شرکت میکنند و از طریق خرید بلیط، پوشاک و وسایل جانبی از تیم یا هنرمند مورد نظر حمایت میکنند.
2. پنکه (Fan):
در زبان انگلیسی، "fan" به معنای پنکه نیز به کار میرود. این نوع پنکهها معمولاً برای خنک کردن فضاها در فصلهای گرم سال استفاده میشوند. پنکهها میتوانند برقی یا دستی باشند و در انواع مختلفی مانند پنکههای سقفی، ایستاده و رومیزی وجود دارند.
3. چرخاندن (To Fan):
"Fan" همچنین به عنوان یک فعل به کار میرود و به معنای چرخاندن یا پخش کردن هوا به وسیله یک شیء است. به عنوان مثال، وقتی که شما یک کاغذ را میچرخانید تا هوای بیشتری به آن برسد، میگویید که "I fan the paper."
نکات جالب درباره "fan"
- تاریخچه:
واژه "fan" از کلمه لاتین "fanaticus" به معنای "طرفدار متعصب" گرفته شده است. این کلمه به تدریج به معنای طرفدار عمومی در فرهنگهای مختلف تبدیل شده است.
- فرهنگ طرفداری:
در دنیای مدرن، فرهنگ طرفداری به یک پدیده جهانی تبدیل شده است. از ورزش گرفته تا فیلم و موسیقی، طرفداران به شکلهای مختلف از هنرمندان و تیمهای خود حمایت میکنند. این فرهنگ حتی به شکل ایجاد باشگاهها و انجمنهای طرفداری نیز وجود دارد.
- تأثیر اجتماعی:
طرفداران میتوانند تأثیر زیادی بر روی شهرت و موفقیت هنرمندان و تیمهای ورزشی داشته باشند. حضور فعال طرفداران در شبکههای اجتماعی میتواند به افزایش معروفیت و جذب حمایتهای مالی برای پروژهها کمک کند.
- پنکهها در تاریخ:
پنکهها نیز تاریخچه جالبی دارند. در گذشته، پنکههای دستی از مواد طبیعی مانند پر، چوب و کاغذ ساخته میشدند و به عنوان نمادی از ثروت و قدرت در برخی فرهنگها شناخته میشدند. امروزه پنکههای برقی و مدرن جایگزین آنها شدهاند.
- استفادههای دیگر:
واژه "fan" به طور غیررسمی برای توصیف افرادی که به شدت به یک موضوع خاص علاقهمند هستند نیز به کار میرود. به عنوان مثال، شخصی که به کتابهای علمی تخیلی علاقهمند است ممکن است به عنوان "sci-fi fan" شناخته شود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «fan» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/fan