آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Votary

ˈvoʊt̬əri ˈvəʊtəri

معنی votary | جمله با votary

noun adjective

هواخواه، طرفدار، پارسا، عابد، زاهد، شاگرد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

one of the votaries of the temple of Venus

یکی از کاهنان معبد ونوس

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد votary

  1. noun one zealously devoted to a religion

ارجاع به لغت votary

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «votary» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/votary

لغات نزدیک votary

پیشنهاد بهبود معانی