امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Fanatic

fəˈnætɪk fəˈnætɪk
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    fanatics

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adjective C2
شخص متعصب، دارای احساسات شدید(مذهبی وغیره)، دارای روح پلید، دیوانه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- a religious fanatic
- متعصب مذهبی
- one of his most fanatical followers
- یکی از تندروترین طرفداران او
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد fanatic

  1. noun person overenthusiastic about an interest
    Synonyms: activist, addict, bigot, bug, crank, crazy, demon, devotee, enthusiast, extremist, fiend, fool, freak, maniac, militant, monomaniac, nut, radical, ultraist, visionary, zealot

ارجاع به لغت fanatic

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «fanatic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/fanatic

لغات نزدیک fanatic

پیشنهاد بهبود معانی