شکل جمع:
visionariesصفت تفضیلی:
more visionaryصفت عالی:
most visionaryرؤیایی، خیالی، تصور غیرعملی، نظری، وابسته به دلایل نظری، رؤیابین، الهامی، رؤیاگرای
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a visionary world of wealth and prosperity
دنیای رؤیایی ثروت و رونق
a visionary scheme
نقشهای غیرعملی
An old visionary who predicted the famine.
غیبگوی کهنسالی که قحطی را پیشبینی کرد.
They laughed and called him a visionary.
آنان خندیدند و او را خیالباف نامیدند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «visionary» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/visionary