فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Theorist

ˈθiːərɪst ˈθɪərɪst

شکل جمع:

theorists

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

نظریه‌پرداز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

The young theorist presented her research findings at the conference.

نظریه‌پرداز جوان یافته‌های پژوهش خود را در کنفرانس ارائه داد.

The famous theorist won an award for their innovative ideas.

نظریه‌پرداز مشهور برای ایده‌های نوآورانه‌اش برنده‌ی جایزه شد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد theorist

  1. noun someone who theorizes (especially in science or art)
    Synonyms:
    theorizer theoretician speculator theoriser ideologist idealogue

لغات هم‌خانواده theorist

ارجاع به لغت theorist

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «theorist» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/theorist

لغات نزدیک theorist

پیشنهاد بهبود معانی