با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Theoretical

ˌθiːəˈret̬kl θɪəˈretɪkl
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C2
نظری، تئوری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در ایکس
- theoretical learning
- دانش نظری
- theoretical physics
- فیزیک نظری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد theoretical

  1. adjective hypothetical
    Synonyms: abstract, academic, analytical, as a premise, assumed, codified, conjectural, contingent, formalistic, formularized, general, ideal, idealized, ideational, ideological, imaginative, impractical, instanced, intellectual, in the abstract, in theory, logical, metaphysical, notional, on paper, pedantic, philosophical, postulated, presumed, problematical, pure, quixotic, speculative, suppositional, tentative, transcendent, transcendental, unearthly, unproved, unsubstantiated, vague
    Antonyms: certain, definite, factual, proven, real

لغات هم‌خانواده theoretical

ارجاع به لغت theoretical

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «theoretical» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/theoretical

لغات نزدیک theoretical

پیشنهاد بهبود معانی