با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Imaginative

ɪˈmædʒənətɪv ɪˈmædʒənətɪv
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more imaginative
  • صفت عالی:

    most imaginative

معنی و نمونه‌جمله‌ها

adjective C1
پرپندار، پرانگاشت، دارای قوه تصور زیاد

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
- He is a very imaginative artist.
- او هنرمندی بسیار خیال‌آفرین است.
- His solutions are quite imaginative.
- راه‌حل‌های او بسیار ابتکاری هستند.
- imaginative literature
- ادبیات تخیلی
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد imaginative

  1. adjective creative, inventive
    Synonyms: artistic, avant-garde, blue-sky, brain wave, breaking ground, clever, dreamy, enterprising, extravagant, fanciful, fantastic, fertile, fictive, high-flown, ingenious, inspired, offbeat, original, originative, pie-in-the-sky, poetic, poetical, productive, quixotic, romantic, utopian, visionary, vivid, way out, whimsical
    Antonyms: dull, uncreative, unimaginative, uninventive, unresourceful

لغات هم‌خانواده imaginative

ارجاع به لغت imaginative

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «imaginative» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/imaginative

لغات نزدیک imaginative

پیشنهاد بهبود معانی