با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!
دریافت هدیه

    Poetical

    poʊˈetɪkl̩ pəʊˈetɪkl̩
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

    adjective
    شاعرانه، منظوم، شعری

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در ایکس
    - The poetical verses painted a vivid picture of the sunset.
    - ابیات شاعرانه تصویری زیبا از غروب خورشید را ترسیم کرد.
    - Her poetically crafted words weaved a tale of love and loss.
    - کلمات منظوم او داستانی از عشق و از دست دادن را ساخته است.
    adjective
    آرمان‌گرایانه، آرمانی، ایده‌آل
    - Her poetical dreams carried her to distant lands.
    - رویاهای آرمان‌گرایانه‌اش او را به سرزمین‌های دور برد.
    - His poetical vision of love was pure and unwavering.
    - نگاه ایده‌آل او به عشق خالص و تزلزل‌ناپذیر بود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد poetical

    1. adjective Of, relating to, or having the characteristics of poetry
      Synonyms: poetic, lyric

    ارجاع به لغت poetical

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «poetical» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/poetical

    لغات نزدیک poetical

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    جعبه خزانه جفت و جور کردن واقعیت جلسه ارتباط با مردگان جلسه محاوره جلسه گفت و شنود جلوس کردن جلوه خود نمایانه جمنده جنباندن ناگهانی جنبش مدرسی جنبه سود جویی دادن به جنتیانا جنجال آمیزی جنوبگانی جنگار جنگپرواز جهانگیرانه جهشمند جهش دادن جهندگی داشتن جواب دادنی جواب قبول جواهر کم بها جودوسری جور شده با خیاطی جوراجور کردن جوزغه جوهر پس دادن جوهرعصیرمعده جوهرکرم جکش خور جگردیس جیک جیک مانند