فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک
آخرین به‌روزرسانی:
Poetic
poʊˈet̬ɪk
pəʊˈetɪk
صفت تفضیلی:
more poeticصفت عالی:
most poeticمعنی و نمونه‌جمله‌ها
adjective
C2
( poetical ) شاعرانه، شعری، نظمی، خیالی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
She had no poetic talent at all.
اصلاً استعداد شعر نداشت.
a poetic family
خانواده‌‌ای شعر‌دوست
نمونه‌جمله‌های بیشتر
the poetical works of Sir Walter Raleigh
آثار منظوم سروالتر رالی
She did a poetic paraphrase of Reagan's speech.
نطق ریگان را به شعر درآورد.
the poetic movements of the dancer's body
حرکات موزون بدن آن رقاصه
a poetic mode of thought
طرز فکر شاعرانه
مترادف و متضاد poetic
-
adjective with rhythm and beauty; related to poetic compositionSynonyms:lyrical melodious rhythmical tuneful songlike imaginative romantic lyric metrical dramatic elegiac epic epical idyllic odic iambic anapestic epodicAntonyms:prosaic
لغات هم‌خانواده poetic
-
adjectivepoetic
-
adverbpoetically
ارجاع به لغت poetic
از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوه‌ی رفرنس‌دهی:
کپی
معنی لغت «poetic» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/poetic
لغات نزدیک poetic
- - poetaster
- - poetess
- - poetic
- - poetic justice
- - poetic license