آیکن بنر

زبان‌های آلمانی، فرانسوی، اسپانیایی، ایتالیایی، عربی و ترکی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌های دیگر به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Poetry

ˈpoʊətri ˈpəʊətri

معنی poetry | جمله با poetry

noun uncountable B1

شعر، اشعار، نظم

link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی واژگان کاربردی سطح متوسط

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

Milton's poetry is difficult but very beautiful.

اشعار میلتون دشوار ولی بسیار زیبا است.

Persian poetry is delightful.

شعر فارسی شیرین است.

نمونه‌جمله‌های بیشتر

a book of poetry

یک کتاب شعر

Sa'di's poetry

اشعار سعدی

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد poetry

  1. noun expressive, rhythmic literary work
    Synonyms:
    verse rhyme poems song poesy stanza rime metrical composition versification balladry paean rhyming rune doggerel
    Antonyms:
    prose

لغات هم‌خانواده poetry

ارجاع به لغت poetry

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «poetry» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ مرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/poetry

لغات نزدیک poetry

پیشنهاد بهبود معانی