امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Verse

vɜːrs vɜːs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    versed
  • شکل سوم:

    versed
  • سوم‌شخص مفرد:

    verses
  • وجه وصفی حال:

    versing
  • شکل جمع:

    verses

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun adverb B2
شعر، نظم، به نظم آوردن، شعر گفتن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- Nezamy turned that story into verse.
- نظامی آن داستان را به نظم درآورد.
- Many writers of verse can't write true poetry.
- بسیاری از نظم‌نویسان قادر به نوشتن شعر راستین نیستند.
- free verse
- شعر آزاد
- Shakespearean verse
- شعر شکسپیر
- the first verse of the first chapter of Genesis
- آیه‌ی اول فصل اول کتاب پیدایش (انجیل)
- a verse translation of Shahnameh
- ترجمه‌ی منظوم شاهنامه
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد verse

  1. noun written composition
    Synonyms: ballad, epic, jingle, lay, lyric, ode, poem, poesy, poetry, rhyme, rune, song, sonnet, stanza

ارجاع به لغت verse

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «verse» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/verse

لغات نزدیک verse

پیشنهاد بهبود معانی