Song

sɒːŋ sɒŋ
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    songs

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun countable A2
آهنگ، سرود، نغمه، آواز، تصنیف، ترانه، شعر، سرود روحانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار اندروید فست دیکشنری
- famous for his song
- مشهور به‌ آوازش
- They spent their time in song and sports.
- اوقات خود را به آواز‌خوانی و ورزش می‌گذراندند.
- Sing me a sad song.
- برایم ترانه‌‌ای غم‌انگیز بخوان.
- folk songs
- ترانه‌های محلی
- the song of a nightingale
- آواز بلبل
- love songs of John Donne
- اشعار عاشقانه‌ی جان دان
- the song of the wind
- صدای باد
نمونه‌جمله‌های بیشتر
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد song

  1. noun melody sung or played with musical instrument
    Synonyms: air, anthem, aria, ballad, canticle, carol, chant, chorale, chorus, ditty, expression, golden oldie, hymn, lay, lullaby, lyric, melody, number, oldie, opera, piece, poem, psalm, refrain, rock, rock and roll, round, shanty, strain, tune, verse, vocal

Idioms

  • for a song

    به یک غاز، یک پشیز، ارزان

ارجاع به لغت song

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «song» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/song

لغات نزدیک song

پیشنهاد بهبود معانی