شکل جمع:
expressionsبیان، ابراز، اظهار، نمایش
These words are the expressions of my deepest feelings.
این سخنان بیانگر ژرفترین احساسات من است.
Her kind words were an expression of gratitude.
سخنان مهربانانهاش اظهاری از قدردانی بود.
Laughter is an expression of joy.
خنده نشانهی شادی است.
قیافه، حالت چهره، وجنات (که حالت یا معنی چیزی را برساند)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
There was a worried expression in his eyes.
در چشمانش حالت نگرانی دیده میشد.
Her expression changed from surprise to joy in a second.
حالت صورتش در یک لحظه از تعجب به شادی تبدیل شد.
the quizzical expression on his face
حالت استفهامآمیز چهرهی او
to sing with expression
با حرارت و اشتیاق آواز خواندن
اصطلاح، عبارت، گفتار
Don't use slang expressions in front of strangers.
جلو غریبهها اصطلاحات خودمانی به کار نبر.
Writers often create new expressions to make their language more vivid.
نویسندگان اغلب اصطلاحات جدیدی میسازند تا زبانشان زندهتر شود.
idiomatic expressions
اصطلاحات عامیانه
ریاضی صورت، عبارت
You can replace x in the expression with any real number.
میتوانی مقدار x را در این عبارت با هر عدد حقیقی جایگزین کنی.
This expression represents the total area of the triangle.
این عبارت، مساحت کل مثلث را نشان میدهد.
زیستشناسی بروز، بیان (ژن)
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی زیستشناسی
Environmental factors can influence gene expression.
عوامل محیطی میتوانند بر بروز ژنها تأثیر بگذارند.
Scientists are studying how stress affects the expression of certain genes.
دانشمندان درحال بررسیاند که استرس چگونه بر بیان برخی ژنها تأثیر میگذارد.
حالت چهرهاش تیره میشود، اخم میکند
حالت بی تفاوت، قیافه بی روح، نگاه بی حالت
شکل جمع expression در زبان انگلیسی expressions است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «expression» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/expression