آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Pronouncement

prəˈnaʊnsmənt prəˈnaʊnsmənt

معنی pronouncement | جمله با pronouncement

noun

اظهار عقیده رسمی، صدور رأی، اعلامیه رسمی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

the pronouncements of people who don't know much about painting

اظهارنظرهای کسانی که از نقاشی اطلاع چندانی ندارند

He has been making all the important pronouncements on government policy.

همه‌ی دستورات مهم درباره‌ی سیاست دولت را او می‌داده است.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد pronouncement

ارجاع به لغت pronouncement

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «pronouncement» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/pronouncement

لغات نزدیک pronouncement

پیشنهاد بهبود معانی