فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

Manifesto

ˌmænəˈfestoʊ ˌmænəˈfestəʊ

گذشته‌ی ساده:

manifestoed

شکل سوم:

manifestoed

سوم‌شخص مفرد:

manifestos

وجه وصفی حال:

manifestoing

شکل جمع:

manifestos

توضیحات:

همچنین می‌توان از شکل جمع manifestoes به‌‌جای manifestos استفاده کرد.

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable

بیانیه، اعلامیه، مانیفست

Their revolutionary manifesto inspired a generation of activists.

اعلامیه‌ی انقلابی آن‌ها الهام‌بخش نسلی از فعالان بود.

The political party released a bold manifesto outlining their vision for change.

این حزب سیاسی بیانیه‌ی بی‌باکانه‌ای را منتشر کرد که در آن دیدگاه خود را برای تغییر تعیین می‌کرد.

verb - intransitive

بیانیه صادر کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

Activists plan to manifesto during the upcoming conference.

فعالان قصد دارند در کنفرانس آتی بیانیه صادر کنند.

The organization will manifesto next week to raise awareness.

این سازمان هفته‌ی آینده برای افزایش آگاهی بیانیه صادر خواهد کرد.

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد manifesto

  1. noun public declaration
    Synonyms:
    announcement notice public notice statement of belief proclamation policy platform promulgation

ارجاع به لغت manifesto

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «manifesto» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۱ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/manifesto

لغات نزدیک manifesto

پیشنهاد بهبود معانی