آشکارسازی، ظهور، ابراز
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
A disease cannot always be identified by its clinical manifestations.
بیماری را نمیشود همیشه از روی نشانههای بالینی آن شناسایی کرد.
Those riots were clear manifestations of the people's dissatisfaction with the government.
آن شورش ها نمایانگر آشکار نارضایی مردم از دولت بود.
That prophet claimed to be a new manifestation of the divine spirit.
آن پیامبر ادعا میکرد که تجلی نوینی از روح الهی است.
All public manifestations have been banned.
هرگونه تظاهرات عمومی ممنوع اعلام شدهاست.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «manifestation» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/manifestation