شکل جمع:
phenomenaهمچنین میتوان از شکل جمع phenomenons به جای phenomena استفاده کرد.
پدیده، حادثه، عارضه، نمود، تجلی، اثر طبیعی
natural phenomena such as earthquakes and wind
پدیدههای طبیعی مانند زلزله و باد
Gravity is a natural phenomenon.
نیروی گرانش پدیدهای طبیعی است.
The artist's work captures the beauty of natural phenomena such as sunsets and waterfalls.
در آثار این هنرمند زیبایی پدیدههای طبیعی مانند غروب خورشید و آبشارها به تصویر کشیده شده است.
The scientist observed strange phenomena in the laboratory, but couldn't explain the cause.
این دانشمند پدیدههای عجیبی را در آزمایشگاه مشاهده کرد اما نتوانست علت را توضیح دهد.
خارقالعاده
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
This magazine is a phenomenon.
این مجله خارقالعاده است.
a phenomenon in the world of publishing
رویداد چشمگیری در عالم مطبوعات
This wrestler is a phenomenon.
(عامیانه) این کشتیگیر معرکه است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «phenomenon» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/phenomenon