فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
خرید اشتراک

    Peculiarity

    pɪˌkjuːliˈærəti pɪˌkjuːliˈærəti
    آخرین به‌روزرسانی:

    معنی و نمونه‌جمله

    noun
    صفت عجیب‌وغریب، حالت ویژگی، غرابت

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری
    - They looked alike but their peculiarities of character were quite different.
    - آن دو هم‌قیافه بودند؛ ولی ویژگی‌های شخصیت‌های آنان خیلی متفاوت بود.
    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد peculiarity

    1. noun characteristic; oddity
      Synonyms:
      trait feature quality character attribute mark property singularity distinctiveness eccentricity idiosyncrasy mannerism affectation quirk foible kink twist odd trait specialty slant bizarreness unusualness queerness abnormality freakishness gimmick schtick savor
      Antonyms:
      usualness normality

    ارجاع به لغت peculiarity

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «peculiarity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/peculiarity

    لغات نزدیک peculiarity

    پیشنهاد بهبود معانی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    دژرهی دکتردرحقوق دگردیسگر دگرسان پذیری دگرسان گرای دگرسوی کردن دگرش ناپذیر دگرشگر دگرش واکه دگرگونی ناپذیر دگرگونی گشتاور دیدگر سوی دیردرمان دیرپای دیرگزین دیرگشا دیریاز دیسدار شدن دیسلکسی دیسک ران دیماساندن دیوار بازدار دیوان کشور دیوانه و خنده آور دیوسیرتانه دیکسیونرنگار دیکلرر دیگرآنکه