شکل جمع:
specialtiesاین لغت در انگلیسی بریتانیایی بهصورتِ speciality نوشته میشود.
(یک نوع غذا یا محصول که یک رستوران یا مکان به دلیل خوب بودنش به آن معروف است) غذای خاص، غذای مخصوص، کالای ویژه، کالای خاص
regional specialties
کالاهای خاص محلی
Oysters are a local speciality of the area.
صدف از غذاهای مخصوص این منطقه است.
a specialty dealer
فروشندهی کالاهای ویژه
a speciality shop
مغازهی کالاهای خاص
تخصص، رشتهی تخصصی، کار تخصصی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The company’s specialty is high-performance cars.
تخصص این شرکت ساخت خودروهای با کارایی بالا و کارآمد است.
Johnson’s specialty is medieval European history.
تخصص جانسون تاریخ اروپای قرون وسطی است.
My specialty is Renaissance literature.
رشتهی تخصصی من ادبیات رنسانس است.
major medical specialties
رشتههای تخصصی عمده در طب
Seafood was my mother's specialty.
تخصص مادرم طبخ غذاهای دریایی بود.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «specialty» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/specialty