با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Forte

fɔːrt fɔːrt ˈfɔːteɪ
آخرین به‌روزرسانی:

معنی و نمونه‌جمله‌ها

  • noun adjective adverb
    هنر، جنبه قوی، لبه تیز شمشیر، (موسیقی) بلند، موسیقی بلند
    • - His forte is in geography.
    • - چیرگی او در جغرافیا است.
    • - Self-restraint has never been his forte.
    • - خودداری هرگز صفت برجسته‌ی او نبوده است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد forte

  1. noun person’s strong point
    Synonyms: ability, ableness, aptitude, competence, effectiveness, efficiency, eminency, faculty, gift, long suit, medium, métier, oyster, speciality, strength, strong suit, talent, thing
    Antonyms: weakness

ارجاع به لغت forte

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «forte» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/forte

لغات نزدیک forte

پیشنهاد بهبود معانی