شکل جمع:
abilitiesتوانایی، قابلیت، شایستگی، لیاقت، صلاحیت
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
He does not have the ability to manage this large company.
او توانایی ادارهی این شرکت بزرگ را ندارد.
An employer should appraise the ability of his employees.
کارفرما باید توانایی کارکنان را ارزیابی کند.
توانمندی، قدرت، استطاعت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
This is beyond my financial ability.
از قدرت مالی من خارج است.
استعداد، مهارت، عرضه
children with different abilities
بچهها با استعدادهای متفاوت
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «ability» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/ability