ممکن بودن، احتمال داشتن (شکل گذشتهی فعل may اما فقط در حالت گذشته از آن استفاده نمیشود)
It might rain.
باران محتمل است.
I might go to the party tonight if I finish my work on time.
اگر کارم را بهموقع تمام کنم، ممکن است امشب به مهمانی بروم.
اجازه داشتن (مؤدبانهتر از may)
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
Might I go?
اجازه دارم بروم؟
Might I borrow your pen for a moment?
اجازه دارم یک لحظه قلم شما را قرض بگیرم؟
بهتر بودن (برای پیشنهاد دادن چیزی بهطور مؤدبانه به جای ought یا should)
You might try to help them.
بهتر است سعی کنی که به آنها کمک کنی.
You might apologize.
بهتر است عذرخواهی کنی.
توان، زور، قدرت، نیرو
the might of Rustam's arms
زور بازوان رستم
He ran with all his might.
او با تمام توان خود دوید.
the might of the Roman Empire
قدرت امپراتوری روم
the growing might of the middle classes
توانمندی فزایندهی طبقات متوسط
حق با کسی است که زور دارد
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «might» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۸ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/might