با خرید اشتراک حرفه‌ای، می‌توانید پوشه‌ها و لغات ذخیره شده در بخش لغات من را در دیگر دستگاه‌های خود همگام‌سازی کنید

Adequacy

ˈædəkwəsi ˈædɪkwəsi
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    adequacies

معنی‌ها و نمونه‌جمله

  • noun
    بسی، بسندگی، کفایت، تکافو، مناسبت، شایستگی
  • noun
    کفایت
    • - the adequacy of food supplies
    • - بسندگی منابع غذایی
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد adequacy

  1. noun ability, competency in some
    Synonyms: action capability, capacity, commensurateness, competence, enough, fairness, plenty, requisiteness, satisfactoriness, sufficiency, suitableness, tolerableness
    Antonyms: inadequacy, inadequateness, insufficiency

لغات هم‌خانواده adequacy

ارجاع به لغت adequacy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «adequacy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/adequacy

لغات نزدیک adequacy

پیشنهاد بهبود معانی