شکل جمع:
capabilitiesقابلیت، توانایی
استعداد پیشرفت، صلاحیت، قابلیت
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
His airplane has the capability of flying faster than sound.
این هواپیما توانایی پرواز مافوق صوت را دارد.
the capability of this metal to be bent
قدرت خمشپذیری (انعطافپذیری) این فلز
He being a boss! he lacks the capability.
او و ریاست! ظرفیت آن را ندارد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «capability» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/capability