صفت تفضیلی:
more cunningصفت عالی:
most cunningزیرک، مکار، حیله باز، ماهر، زیرکی، حیلهگری
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
a cunning old man
پیرمرد حیلهگر
He achieved his aim by lying and cunning.
او با دروغگویی و نیرنگبازی به هدف خود رسید.
In his films he makes cunning use of colors and sounds.
او در فیلمهای خود رنگ و صدا را هنرمندانه به کار میگیرد.
a cunning little baby
بچهی ریزهمیزه و جذاب
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «cunning» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cunning