آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Cagey

ˈkeɪdʒi ˈkeɪdʒi

توضیحات:

همچنین cagy نیز نوشته می‌شود ولی حالت نوشتار cagey رایج است.

معنی cagey | جمله با cagey

adjective informal

(نداشتن تمایل به ارائه‌ی اطلاعات) محتاط، محافظه‌کار، مرموز، تودار، آب‌زیرکاه

He was very cagey about what happened at the meeting.

او در مورد اتفاقاتی که در جلسه رخ داد بسیار آب‌زیرکاه بود.

He was pretty cagy about his money.

او در مورد [منبع] پول خود بسیار محتاط بود.

adjective informal

زیرک، زرنگ

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

هوش مصنوعی فست دیکشنری

a cagey consumer

مصرف‌کننده‌ای زیرک (که فریب نمی‌خورد)

He is cagy.

اون زرنگه.

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد cagey

ارجاع به لغت cagey

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «cagey» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/cagey

لغات نزدیک cagey

پیشنهاد بهبود معانی