Secretive

ˈsiːkrətɪv / / sɪˈkriːtɪv ˈsiːkrətɪv / / sɪˈkriːtɪv
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more secretive
  • صفت عالی:

    most secretive

معنی و نمونه‌جمله

adjective
ترشحی، تراوشی، سری، پنهان‌کار، مرموز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- Her husband is very secretive.
- شوهر او بسیار نهانکار است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد secretive

  1. adjective uncommunicative
    Synonyms: backstairs, buttoned up, cagey, clammed up, close, close-mouthed, covert, cryptic, enigmatic, feline, furtive, hushed, in chambers, in privacy, in private, in the background, in the dark, on the QT, reserved, reticent, silent, taciturn, tight-lipped, undercover, unforthcoming, withdrawn, zipped
    Antonyms: communicative, forthright, honest, open

لغات هم‌خانواده secretive

ارجاع به لغت secretive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «secretive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/secretive

لغات نزدیک secretive

پیشنهاد بهبود معانی