امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Secretive

ˈsiːkrətɪv / / sɪˈkriːtɪv ˈsiːkrətɪv / / sɪˈkriːtɪv
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • صفت تفضیلی:

    more secretive
  • صفت عالی:

    most secretive

معنی و نمونه‌جمله

adjective
ترشحی، تراوشی، سری، پنهان‌کار، مرموز

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- Her husband is very secretive.
- شوهر او بسیار نهانکار است.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد secretive

  1. adjective uncommunicative
    Synonyms:
    backstairs buttoned up cagey clammed up close close-mouthed covert cryptic enigmatic feline furtive hushed in chambers in privacy in private in the background in the dark on the QT reserved reticent silent taciturn tight-lipped undercover unforthcoming withdrawn zipped
    Antonyms:
    communicative forthright honest open

لغات هم‌خانواده secretive

ارجاع به لغت secretive

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «secretive» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۴ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/secretive

لغات نزدیک secretive

پیشنهاد بهبود معانی