فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.

Secrecy

ˈsiːkrəsi ˈsiːkrəsi
آخرین به‌روزرسانی:

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun uncountable
رازداری، رازپوشی، پوشیدگی، سری بودن، اختفا، نهان‌کاری

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
noun uncountable
محرمانه بودن
- Complete secrecy surrounded the meeting.
- جلسه در اختفای کامل برگزار شد.
- Secrecy is one of the characteristics of espionage.
- نهانکاری یکی از ویژگی‌های جاسوسی است.
- I assured Homa of my secrecy.
- در مورد رازداری خود به هما اطمینان دادم.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد secrecy

  1. noun concealment
    Synonyms:
    hiding darkness silence privacy mystery suppression furtiveness stealth covertness secretiveness seclusion isolation retirement confidentiality hush reticence confidence surreptitiousness clandestineness secretness
    Antonyms:
    openness honesty revelation publicity forthrightness

لغات هم‌خانواده secrecy

ارجاع به لغت secrecy

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «secrecy» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۳۱ فروردین ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/secrecy

لغات نزدیک secrecy

پیشنهاد بهبود معانی