آیکن بنر

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید اشتراک یک‌ساله با ٪۳۱ تخفیف

خرید
آخرین به‌روزرسانی:

Publicity

pʌˈblɪsəti pʌˈblɪsəti

معنی publicity | جمله با publicity

noun uncountable B2

عمومیت، علنی بودن، شهرت، ناموری، زبانزدی، هویدایی

the publicity of courtroom proceedings

علنی بودن جریانات دادگاه

an actor who has gained a lot of publicity

هنرپیشه‌ای که خیلی شهرت کسب کرده است

نمونه‌جمله‌های بیشتر

publicity stunt

ترفند برای جلب شهرت

noun countable

تبلیغات

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

In selling a product, good publicity is of great importance.

تبلیغ خوب در فروش کالا بسیار مؤثر است.

a flood of publicity

سیلی از تبلیغات

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد publicity

Collocations

publicity agent

مأمور تبلیغات، تبلیغات‌چی

لغات هم‌خانواده publicity

ارجاع به لغت publicity

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «publicity» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ آبان ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/publicity

لغات نزدیک publicity

پیشنهاد بهبود معانی