گذشتهی ساده:
puffedشکل سوم:
puffedسومشخص مفرد:
puffsوجه وصفی حال:
puffingشکل جمع:
puffsتبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
1- نفسنفس زدن، هوفهوف کردن، هفهفو شدن 2- خشم نمایی کردن
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «puff» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/puff