شامل، ازجمله، منجمله، موجود، دربرگرفته، گنجاندهشده، بااحتساب
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The package arrived with all included accessories.
بستهی شامل تمام لوازم فرعی رسید.
We reviewed the included documents before the meeting.
ما قبلاز جلسه اسناد موجود را بررسی کردیم.
He was included in the team despite being a newcomer.
او باوجود تازهوارد بودن، در تیم گنجانده شد.
Everyone, myself included, was surprised by the news.
همه، مِنجمله خودم، از این خبر شگفتزده شدند.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «included» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/included