امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Included

ɪnˈkluːdɪd ɪnˈkluːdɪd
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • سوم‌شخص مفرد:

    includes
  • وجه وصفی حال:

    including

معنی

adjective A2
دور گرفته شده،تو گذاشته،تو مانده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

خرید اشتراک فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد included

  1. adjective contained
    Synonyms: enclosed, counted, numbered, admitted, covered, involved, comprehended, encompassed, constituted, embodied, inserted, built in, entered, incorporated, combined, comprised, subsumed, part of
    Antonyms: excluded, left out, rejected

ارجاع به لغت included

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «included» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ آذر ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/included

لغات نزدیک included

پیشنهاد بهبود معانی