آیکن بنر

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

گرامر مختصر و مفید فست‌دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Collocations
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۲۰ خرداد ۱۴۰۳

    Involved

    ɪnˈvɑːlvd ɪnˈvɒlvd

    صفت تفضیلی:

    more involved

    صفت عالی:

    most involved

    معنی involved | جمله با involved

    adjective

    پیچیده، بغرنج، غامض، دشخوار

    The math problem was much more involved than I had anticipated.

    این مسئله‌ی ریاضی خیلی بیشتر از چیزی که پیش‌بینی می‌کردم، پیچیده بود.

    The legal case was very involved and took months to resolve.

    این پرونده‌ی حقوقی بسیار غامض بود و ماه‌ها طول کشید تا حل‌وفصل شود.

    adjective

    درگیر (داشتن رابطه‌ی عاشقانه یا جنسی)

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    فست دیکشنری در اینستاگرام

    I am deeply involved in a committed relationship with her.

    عمیقاً درگیر رابطه‌ای متعهدانه با او هستم.

    She is very involved in a passionate romance with her boyfriend.

    درگیر ماجرای عشقی پرشوری با دوست‌پسرش است.

    adjective

    علاقه‌مند به ...، غرق در ...

    My sister was so involved in her work.

    خواهرم خیلی علاقه‌مند به کارش بود.

    She was involved in the project.

    غرق در پروژه بود.

    adjective

    درگیر، دخیل

    the factors involved

    عوامل درگیر

    She is an involved member of the local community center.

    او یکی از اعضای دخیل مرکز اجتماعی محلی است.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد involved

    1. adjective complicated
      Synonyms:
      difficult complex confusing intricate tangled elaborate sophisticated convoluted tortuous winding muddled knotty labyrinthine mazy ramified byzantine Gordian high-tech
      Antonyms:
      easy simple uncomplicated
    1. adjective implicated in action
      Synonyms:
      affected interested concerned participating caught embroiled entangled immersed in mixed up in occupied knee-deep in up to one’s neck in mixed up with tangled enmeshed incriminated hooked into taking part in up to here in eat sleep and breathe embarrassed
      Antonyms:
      blameless exonerated

    Collocations

    get involved in

    درگیر شدن در، دچار شدن

    لغات هم‌خانواده involved

    noun
    involvement
    adjective
    involved
    verb - transitive
    involve

    سوال‌های رایج involved

    صفت تفضیلی involved چی میشه؟

    صفت تفضیلی involved در زبان انگلیسی more involved است.

    صفت عالی involved چی میشه؟

    صفت عالی involved در زبان انگلیسی most involved است.

    ارجاع به لغت involved

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «involved» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ دی ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/involved

    لغات نزدیک involved

    • - involve
    • - involve oneself with someone
    • - involved
    • - involvement
    • - invulnerability
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت city center و downtown چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    تفاوت lemon و lime چیست؟

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات شب یلدا به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    seamstress score a goal scarcely scape scammer savor savior savage saul room temperature doozy doth downtime doyle drama queen تکذیب تکذیب کردن حمام ساقی ماهی تهی‌خار ماهی دیواربین ماهی جنگجو ماهی گوپی ماهی تترانئون ماهی‌ماهی ماهی پلاتی ماهی دم‌شمشیری لپ‌تاپ قاروقور قباد
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.