فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Involve

ɪnˈvɑːlv ɪnˈvɒlv
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    involved
  • شکل سوم:

    involved
  • سوم شخص مفرد:

    involves
  • وجه وصفی حال:

    involving

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

  • verb - transitive B1
    درگیر کردن، گرفتار کردن، پای چیزی را به میان کشیدن
    • - I do not want to get involved in her personal difficulties.
    • - نمی‌خواهم در مشکلات شخصی او گرفتار شوم.
    • - They involved our country in war and bloodshed.
    • - آنان کشور ما را درگیر جنگ و خونریزی کردند.
  • verb - transitive
    مستلزم بودن، دربرداشتن، با خود داشتن، شامل بودن
    • - This mission may involve unforeseen dangers.
    • - این مأموریت ممکن است خطرهای پیش‌بینی‌نشده‌ای را در برداشته باشد.
    • - The construction of that road involved the building of hundreds of bridges.
    • - ساختن آن راه مستلزم بنا نهادن صدها پل بود.
    • - diseases that involve hospitalisation
    • - بیماری‌هایی که مستلزم خوابیدن در بیمارستان است.
  • verb - transitive
    مربوط بودن به، وابسته بودن به، بستگی داشتن به، سر و کار داشتن
    • - lacerations that involve muscles
    • - زخم‌هایی که مربوط به عضلات می‌شود
    • - problems that involve their future
    • - مسایلی که با آینده‌ی آن‌ها سر و کار دارد
    • - This matter involves his honour.
    • - این موضوع با شرف او سر و کار دارد.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد involve

  1. verb draw in; include
    Synonyms: absorb, affect, argue, associate, bind, catch, commit, complicate, comprehend, comprise, compromise, concern, connect, contain, cover, denote, embrace, embroil, engage, engross, enmesh, entail, entangle, grip, hold, hook, implicate, imply, incorporate, incriminate, inculpate, link, mean, mire, mix up, necessitate, number, point to, preoccupy, presuppose, prove, relate, require, rivet, rope in, snarl up, suggest, take in, tangle, touch, wrap up in
    Antonyms: exclude, free, remove

Collocations

لغات هم‌خانواده involve

ارجاع به لغت involve

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «involve» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/involve

لغات نزدیک involve

پیشنهاد بهبود معانی