گذشتهی ساده:
denotedشکل سوم:
denotedسومشخص مفرد:
denotesوجه وصفی حال:
denotingمشخص کردن، تفکیک کردن، علامت گذاردن، علامت بودن، معنی دادن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح پیشرفته
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
A red flag denotes danger.
پرچم قرمز نشان خطر است.
Dark clouds denote rain.
ابرهای سیاه نشانگر باران است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «denote» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/denote