آیکن بنر

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

زبان‌ روسی به مترجم هوش مصنوعی اضافه شد

استفاده کن
آخرین به‌روزرسانی:

Designate

ˈdezɪɡneɪt ˈdezɪɡneɪt ˈdezɪɡnət ˈdezɪɡneɪt

گذشته‌ی ساده:

designated

شکل سوم:

designated

سوم‌شخص مفرد:

designates

وجه وصفی حال:

designating

معنی designate | جمله با designate

verb - transitive C1

برگزیدن، در نظر گرفتن، معرفی کردن، انتخاب کردن، گماشتن (شخص)

The king designated his second son as his successor.

پادشاه پسر دوم خود را به‌عنوان جانشین برگزید.

The teacher will designate a student to be the class representative.

معلم یک دانش‌آموز را به عنوان نماینده‌ی کلاس در نظر می‌گیرد.

verb - transitive

تعیین کردن، در نظر گرفتن، مشخص کردن، تخصیص دادن (جا و غیره)

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

They designated the boundaries of the land.

آن‌ها حدود زمین را تعیین کردند.

This room has been designated for reading.

این اتاق برای قرائت تخصیص داده شده است.

adjective

معرفی‌شده، تعیین‌شده، نامزدشده (شخص)

an ambassador designate

نامزد شغل سفارت

پیشنهاد بهبود معانی

انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد designate

  1. verb name, entitle

سوال‌های رایج designate

گذشته‌ی ساده designate چی میشه؟

گذشته‌ی ساده designate در زبان انگلیسی designated است.

شکل سوم designate چی میشه؟

شکل سوم designate در زبان انگلیسی designated است.

وجه وصفی حال designate چی میشه؟

وجه وصفی حال designate در زبان انگلیسی designating است.

سوم‌شخص مفرد designate چی میشه؟

سوم‌شخص مفرد designate در زبان انگلیسی designates است.

ارجاع به لغت designate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «designate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/designate

لغات نزدیک designate

پیشنهاد بهبود معانی