آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی و نمونه‌جمله‌ها
    • مترادف و متضاد
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: چهارشنبه ۱۴ خرداد ۱۴۰۴

    شمال به انگلیسی

    معنی و نمونه‌جمله‌ها

    اسم
    فونتیک فارسی / shomaal /

    north, north country, northerly, northerliness

    north

    north country

    northerly

    northerliness

    مخالف جنوب

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    هوش مصنوعی فست دیکشنری

    نسیم شمال خاوری

    a northeasterly breeze

    باد سردی از سوی شمال می‌وزید.

    A cold wind was blowing from the north.

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    جاده‌ی اصفهان درست در شمال قم از جاده‌ی کاشان جدا می‌شود.

    The road to Isfahan diverges from the Kashan road just north of Ghom.

    پیشنهاد بهبود معانی

    مترادف و متضاد شمال

    با کلیک بر روی هر مترادف یا متضاد، معنی آن را مشاهده کنید.

    مترادف:
    خو سرشت نهاد
    مترادف:
    چهره شکل صورت
    مترادف:
    سمت چپ یسار

    سوال‌های رایج شمال

    شمال به انگلیسی چی می‌شه؟

    کلمه‌ی «شمال» در زبان انگلیسی به north ترجمه می‌شود.

    شمال یکی از چهار جهت اصلی جغرافیایی است که در نقشه‌ها به‌طور سنتی در بالای صفحه نشان داده می‌شود. این جهت، بر اساس موقعیت قطب شمال مغناطیسی زمین، نقطه‌ای را مشخص می‌کند که بسیاری از قطب‌نماها به سمت آن اشاره دارند. در طول تاریخ، شمال نه‌تنها ابزاری برای جهت‌یابی بوده، بلکه معنایی فراتر از صرفاً یک جهت پیدا کرده است؛ گاه نشانه‌ای از سرما و طبیعت سخت، و گاه منطقه‌ای پر رمز و راز، بکر و دور از دسترس.

    در فرهنگ ایرانی، شمال معمولاً تداعی‌گر ناحیه‌ی سرسبز و پرباران کشور است؛ منطقه‌ای که کوه و جنگل و دریا را در آغوش گرفته و برای بسیاری نماد آرامش، سفر و طبیعت‌گردی است. نام «شمال» در ایران تقریباً همیشه یادآور شهرهایی مثل رشت، ساری، رامسر و انزلی است. این ناحیه به خاطر آب‌وهوای مرطوب، خاک حاصلخیز و طبیعت چشم‌نوازش، همواره مقصدی محبوب برای گردشگران و اهل طبیعت بوده است.

    از منظر طبیعت‌گرایانه نیز شمال اغلب با ویژگی‌هایی چون خنکی، مه، باران و درختان همیشه‌سبز توصیف می‌شود. در بسیاری از فرهنگ‌ها، شمال جایگاه ناشناخته‌ها یا حتی خطرات طبیعی بوده، اما در عین حال، حس احترام و شگفتی نسبت به آن وجود داشته است.

    شمال، چه به‌عنوان یک جهت، چه یک مفهوم، در ذهن بشر همیشه جایی میان واقعیت و خیال باقی مانده؛ جایی برای سفر، کشف، یا حتی بازگشت به خود.

    ارجاع به لغت شمال

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «شمال» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۷ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/شمال

    لغات نزدیک شمال

    • - شماک
    • - شماگند
    • - شمال
    • - شمال اروپایی
    • - شمال برکشندی
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    انواع سبزیجات به انگلیسی

    انواع سبزیجات به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    اسامی گل ها به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    انواع درختان به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    conversationalist copilot cornerstone cornstarch eid al-adha eleventh eliot elude emergence emergent empathetic empowerment ethics evan even-tempered پرورش ایاب و ذهاب راسخ رسوخ رشک رشک بردن رعیت رفعت روزن رهگذر زادبوم زرتشت زرشک زرشکی ساروج
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.