Indicate

ˈɪndɪkeɪt ˈɪndɪkeɪt
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    indicated
  • شکل سوم:

    indicated
  • سوم‌شخص مفرد:

    indicates
  • وجه وصفی حال:

    indicating

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

verb - transitive B2
نشان دادن، نمایان ساختن، اشاره کردن

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

فست دیکشنری در اینستاگرام
- The students laughter indicated their happiness.
- خنده‌ی شاگردان شادی آن‌ها را نشان می‌داد.
- The map indicates the location of his tomb.
- نقشه محل مزار او را نشان می‌دهد.
verb - transitive
نشانگر (چیزی) بودن، نشان‌دهنده (چیزی) بودن، دلالت بر (چیزی) داشتن، حاکی از (چیزی) بودن
- His silence indicates consent.
- سکوت او علامت رضایت است.
- Fever indicates illness.
- تب نشانه‌ی بیماری است.
verb - transitive
ایجاب کردن، ضروری ساختن
- The scientists' conflicting findings indicate further research.
- یافته‌های متغایر دانشمندان، ضرورت پژوهش بیشتر را نشان می‌دهد.
- A fabric for which dry cleaning is indicated.
- پارچه‌ای که باید خشک‌شویی شود.
verb - transitive
پزشکی تجویز کردن
- Bed rest is indicated.
- استراحت در بستر تجویز می‌شود.
verb - transitive
به‌طور مجمل بیان کردن، خاطر‌نشان کردن
- to indicate guidelines for action
- رهنمودهای کار را بیان کردن
verb - intransitive
(اتومبیل) راهنما زدن، با دست علامت دادن
- He is indicating right.
- او دارد راهنمای راست را می‌زند.
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد indicate

  1. verb signify, display
    Synonyms: add up to, announce, argue, attest, augur, bespeak, be symptomatic, betoken, button down, card, connote, demonstrate, denote, designate, evidence, evince, express, finger, hint, illustrate, imply, import, intimate, make, manifest, mark, mean, name, peg, pin down, pinpoint, point out, point to, prove, read, record, register, reveal, show, sign, signal, slot, specify, suggest, symbolize, tab, tag, testify, witness
    Antonyms: conceal, hide, mislead

لغات هم‌خانواده indicate

ارجاع به لغت indicate

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «indicate» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۴ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/indicate

لغات نزدیک indicate

پیشنهاد بهبود معانی