گذشتهی ساده:
symbolizedشکل سوم:
symbolizedسومشخص مفرد:
symbolizesوجه وصفی حال:
symbolizingنشانپردازی کردن، نماپردازی کردن، حاکی بودن از
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The fall of the Berlin wall symbolized the end of the cold war.
فروریزی دیوار برلن نماد پایان جنگ سرد بود.
the constant tendency of this poet to symbolize
تمایل همیشگی این شاعر به نمادپردازی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «symbolize» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/symbolize