با خرید اشتراک یک‌ساله‌ی هوش مصنوعی، ۳ ماه اشتراک رایگان بگیر! از ۲۵ آبان تا ۲ آذر فرصت داری!

Symbolization

ˌsɪmbəlaɪˈzeɪʃn̩ ˌsɪmbəlaɪˈzeɪʃn̩
آخرین به‌روزرسانی:

معنی

نمادآوری، نماد‌پردازی، نماد‌سازی، دلالت‌(بر)، استعمال علائم و نشان‌های رمزی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد symbolization

  1. noun The practice of investing things with symbolic meaning
    Synonyms: symbolisation, symbolism
  2. noun Something visible that by association or convention represents something else that is invisible
    Synonyms: symbol, symbolisation, symbolic representation

ارجاع به لغت symbolization

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «symbolization» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۵ آبان ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/symbolization

لغات نزدیک symbolization

پیشنهاد بهبود معانی