امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Symbol

ˈsɪmbl ˈsɪmbl
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    symbols

معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها

noun countable B2
نشان، مظهر، علامت، نماد، رمز، اشاره، نماینده link-banner

لیست کامل لغات دسته‌بندی شده‌ی ۵۰۴ واژه‌ی ضروری

مشاهده

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

نرم افزار آی او اس فست دیکشنری
- The dove is a symbol of peace.
- کبوتر نماد صلح است.
- Dragon is regarded as a symbol of power.
- اژدها نماد قدرت است.
verb - transitive
حاکی بودن، دال بر چیزی بودن
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد symbol

  1. noun letter, character, sign of written communication
    Synonyms:
    mark sign character note token figure type image representation design device indication attribute numeral badge emblem logo motif pattern regalia stamp denotation

لغات هم‌خانواده symbol

ارجاع به لغت symbol

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «symbol» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۶ اسفند ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/symbol

لغات نزدیک symbol

پیشنهاد بهبود معانی