گذشتهی ساده:
designedسومشخص مفرد:
designsوجه وصفی حال:
designingشکل جمع:
designsطرح کردن، قصد کردن
لیست کامل لغات دستهبندی شدهی واژگان کاربردی سطح متوسط
He designed a plan to conquer the world.
او نقشهی فتح جهان را کشید.
stage designing
صحنهپردازی
Can anybody design a better schedule?
آیا کسی میتواند برنامهی بهتری تنظیم کند؟
This course is designed for beginners.
این دوره برای مبتدیان طراحی شده است.
These shoes were designed for ice and snow.
این کفشها برای یخ و برف ساخته شده است.
money designed to be given to the poor
پولی که برای دادن به مستمندان منظور شده بود
mementos of his travels that he had designed for friends
یادبودهایی از سفرهایش که برای دوستانش کنار گذاشته بود
They are designing a new engine.
آنها مشغول طراحی موتور جدیدی هستند.
طرح، طراحی، نقشه
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
the design for a house
نقشهی خانه
the design for a dress
الگوی لباس
the design of an aircraft
طراحی (طرح) هواپیما
This building is of poor design.
این ساختمان بد طرحریزی شده است.
textile design
طراحی پارچه
industrial design
طراحی صنعتی، نهرنگگری صنعتی
the design of Kashan carpets
طرح فرشهای کاشان
a dish with a flower design
بشقاب با نقش گلدار
تدبیر، قصد، خیال، مقصود
Her evil designs were discovered in time.
مقاصد اهریمنی او به موقع کشف شد.
She has designs on my money.
او برای پول من خواب دیده است.
عمداً، تعمداً، خودخواسته، آگاهانه، از روی نقشهی قبلی
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «design» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/design