شکل جمع:
layoutsطرح، چیدمان، نقشه، ساختار، آرایش، صفحهآرایی
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
We changed the layout of the office to improve productivity.
برای افزایش بهرهوری، چیدمان دفتر را تغییر دادیم.
The new magazine has a very modern layout.
طرح مجلهی جدید بسیار مدرن است.
The layout of goods at the store was quite impressive.
آرایش و نمایش کالاها در فروشگاه بسیار چشمگیر بود.
a publisher's layout of the projected book
طرح کتاب مورد نظر که توسط ناشر تهیه شده است
the layout of a billboard advertisement
پیشنویس (یا طرح اولیهی) یک آگهی دیوارکوب
miners' layout
ابزار معدنچیان
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «layout» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۱ خرداد ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/layout