همچنین میتوان از layperson به جای layman استفاده کرد.
شخص عامی
عامی، شخص غیرروحانی، خارج از حرفه یا فن خاصی، شخص غیروارد، ناویژهکار
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
The committee consists of two priests and three laymen.
کمیته از دو کشیش و سه فرد غیرکشیش تشکیل شده است.
This medical book is not written for the layman.
این کتاب پزشکی برای غیرپزشکان نوشته نشده است.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «layman» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/layman