امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Novice

ˈnɑːvɪs ˈnɒvɪs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    novices

معنی

noun
تازه‌کار، نوآموز، مبتدی، جدیدالایمان، آدم ناشی، نوچه

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد novice

  1. noun person just learning something
    Synonyms:
    amateur apprentice beginner colt convert cub first of May fledgling greenhorn gremlin know from nothing learner mark neophyte newcomer new kid on the block novitiate plebe postulant prentice probationer proselyte punk pupil recruit rookie starter student tenderfoot trainee
    Antonyms:
    expert professional

ارجاع به لغت novice

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «novice» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/novice

لغات نزدیک novice

پیشنهاد بهبود معانی