فست‌دیکشنری ۱۷ ساله شد! 🎉

Trainee

ˌtreɪˈniː ˌtreɪˈniː
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • شکل جمع:

    trainees

معنی

  • noun countable C1
    کارآموز، فراگیر، شخصی که در حال یادگیری و تمرین مهارت‌های یک شغل خاص است.
پیشنهاد بهبود معانی

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

مترادف و متضاد trainee

  1. noun beginner
    Synonyms: abecedarian, amateur, apprentice, buckwheater, cadet, colt, greenhorn, learner, neophyte, newcomer, new kid on the block, novice, novitiate, pupil, recruit, rookie, starter, student, tenderfoot, tyro

لغات هم‌خانواده trainee

ارجاع به لغت trainee

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «trainee» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/trainee

لغات نزدیک trainee

پیشنهاد بهبود معانی