آیکن بنر

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

۵۰۴ واژه‌ی ضروری در لغات دسته‌بندی‌شده

مشاهده
آخرین به‌روزرسانی:

Vicariously

vaɪˈkeriəsli vɪˈkeərɪəsli

معنی vicariously | جمله با vicariously

adverb

به نیابت، نیابتاً، به‌صورت غیرمستقیم

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری

He experienced the thrill of the race vicariously while watching from the stands.

او هنگام تماشا از جایگاه، هیجان مسابقه را به‌صورت غیرمستقیم تجربه کرد.

The manager could be vicariously held accountable for the team's actions.

ممکن بود مدیر به نیابت از تیم در قبال اقدامات آن‌ها پاسخگو باشد.

پیشنهاد بهبود معانی

ارجاع به لغت vicariously

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «vicariously» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۱۰ شهریور ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/vicariously

لغات نزدیک vicariously

پیشنهاد بهبود معانی