به نیابت، نیابتاً، بهصورت غیرمستقیم
تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)
He experienced the thrill of the race vicariously while watching from the stands.
او هنگام تماشا از جایگاه، هیجان مسابقه را بهصورت غیرمستقیم تجربه کرد.
The manager could be vicariously held accountable for the team's actions.
ممکن بود مدیر به نیابت از تیم در قبال اقدامات آنها پاسخگو باشد.
از آنجا که فستدیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاهها و دانشجویان استفاده میشود، برای رفرنس به این صفحه میتوانید از روشهای ارجاع زیر استفاده کنید.
شیوهی رفرنسدهی:
معنی لغت «vicariously» در فستدیکشنری. مشاهده در تاریخ ۷ تیر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/vicariously