امکانات گرامرلی و هوش مصنوعی (AI) برای متون فارسی و انگلیسی

Vice

vaɪs vaɪs vaɪs vaɪs vaɪs
آخرین به‌روزرسانی:
|
  • گذشته‌ی ساده:

    viced
  • شکل سوم:

    viced
  • سوم‌شخص مفرد:

    vices
  • وجه وصفی حال:

    vicing
  • شکل جمع:

    vices

معنی و نمونه‌جمله‌ها

noun plural adjective preposition C1
گناه، فساد، فسق و فجور، عادت یا خوی همیشگی، عیب،نفص، بدی، خبث

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

جای تبلیغ شما در فست دیکشنری
- the vices and virtues of each human being
- بدی‌ها و نیکی‌های (یا صفات بد و خوب) هر انسان
- Gambling and addiction are two of the vices of the natives.
- قماربازی و اعتیاد دو عادت زشت بومیان هستند.
- the vice of overeating
- عادت بد پرخوری
پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد vice

  1. noun bad habit; sin
    Synonyms:
    carnality corruption debasement debauchery decay degeneracy depravity evil evildoing ill immorality indecency iniquity lechery lewdness libidinousness licentiousness looseness lubricity lust maleficence malignance offense perversion profligacy rot sensuality squalor transgression trespass venality wickedness wrong
    Antonyms:
    good point propriety virtue
  1. noun weakness
    Synonyms:
    blemish defect demerit failing fault flaw foible frailty imperfection mar shortcoming weak point
    Antonyms:
    good point strength

ارجاع به لغت vice

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «vice» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۶ دی ۱۴۰۳، از https://fastdic.com/word/vice

لغات نزدیک vice

پیشنهاد بهبود معانی