آیکن بنر

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

سطح‌بندی CEFR در فست دیکشنری

مشاهده
Fast Dictionary - فست دیکشنری
حالت روز
حالت خودکار
حالت شب
خرید اشتراک
  • ورود یا ثبت‌نام
  • دیکشنری
  • مترجم
  • نرم‌افزار‌ها
    نرم‌افزار اندروید مشاهده
    نرم‌افزار اندروید
    نرم‌افزار آی‌او‌اس مشاهده
    نرم‌افزار آی او اس
    افزونه‌ی کروم مشاهده
    افزونه‌ی کروم
  • وبلاگ
  • پشتیبانی
  • خرید اشتراک
  • لغات من
    • معنی‌ها و نمونه‌جمله‌ها
    • انگلیسی به انگلیسی
    • مترادف و متضاد
    • Idioms
    • لغات هم‌خانواده
    • سوال‌های رایج
    • ارجاع
    آخرین به‌روزرسانی: ۱۲ مهر ۱۴۰۳

    Sin

    sɪn saɪn sɪn saɪn

    گذشته‌ی ساده:

    sinned

    شکل سوم:

    sinned

    سوم‌شخص مفرد:

    sins

    وجه وصفی حال:

    sinning

    شکل جمع:

    sins

    معنی sin | جمله با sin

    noun countable uncountable C2

    گناه، معصیت، عصیان، خطا، بزه

    mortal sin (deadly sin)

    گناه کبیره

    to commit a sin

    گناه کردن

    نمونه‌جمله‌های بیشتر

    Forgiveness can help cleanse the heart from sin.

    آمرزش می‌تواند قلب را از گناه بزداید.

    To him, being late was an unforgivable sin.

    تأخیر داشتن در نظر او خطایی نابخشودنی بود.

    It's a sin not to go out on such a beautiful day.

    از خانه بیرون نرفتن در چنین روز زیبایی گناه است.

    verb - intransitive

    گناه کردن، گناه ورزیدن، معصیت کردن، خطا کردن، مرتکب گناه شدن

    تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

    همگام سازی در فست دیکشنری

    Those who sin shall be punished by God.

    آنان که گناه می‌کنند توسط خداوند تنبیه خواهند شد.

    They often sin without considering the consequences.

    آن‌ها اغلب مرتکب گناه می‌شوند بدون آنکه عواقب را در نظر بگیرند.

    پیشنهاد بهبود معانی

    انگلیسی به انگلیسی | مترادف و متضاد sin

    1. noun illegal or immoral action
      Synonyms:
      crime wrongdoing wrong evil fault offense error guilt transgression vice iniquity immorality wickedness trespass sinfulness disobedience violation evil-doing misdeed ungodliness demerit imperfection shortcoming deficiency peccancy peccability veniality damnation unrighteousness tort anger pride lust gluttony sloth envy covetousness peccadillo
      Antonyms:
      morality goodness behavior
    1. verb commit illegal or immoral action
      Synonyms:
      err offend misbehave do wrong deviate transgress trespass fall stray lapse commit crime go astray cheat fall from grace break law wander backslide misconduct break commandment sow wild oats live in sin take the primrose path wallow in the mire
      Antonyms:
      obey comply behave

    Idioms

    as ugly as sin

    بسیار زشت

    live in sin

    (قدیمی) بدون ازدواج با هم زندگی کردن

    لغات هم‌خانواده sin

    • noun
      sin
    • adjective
      sinful
    • verb - intransitive
      sin
    • adverb
      sinfully

    سوال‌های رایج sin

    گذشته‌ی ساده sin چی میشه؟

    گذشته‌ی ساده sin در زبان انگلیسی sinned است.

    شکل سوم sin چی میشه؟

    شکل سوم sin در زبان انگلیسی sinned است.

    شکل جمع sin چی میشه؟

    شکل جمع sin در زبان انگلیسی sins است.

    وجه وصفی حال sin چی میشه؟

    وجه وصفی حال sin در زبان انگلیسی sinning است.

    سوم‌شخص مفرد sin چی میشه؟

    سوم‌شخص مفرد sin در زبان انگلیسی sins است.

    ارجاع به لغت sin

    از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

    شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

    کپی

    معنی لغت «sin» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۲ آذر ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/sin

    لغات نزدیک sin

    • - simultaneous equations
    • - simultaneously
    • - sin
    • - Sinai
    • - sinai peninsula
    پیشنهاد بهبود معانی

    آخرین مطالب وبلاگ

    مشاهده‌ی همه
    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات بسکتبال به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات فوتبالی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات و اصطلاحات ورزشی به انگلیسی

    لغات تصادفی

    اگر معنی این لغات رو بلد نیستی کافیه روشون کلیک کنی!

    self-determination seldom solidarity same here spectral splentic stand the test of time start from scratch bus start over strongly recommend subconsciously arrange cognation piccalilli عدلیه تفاصیل مبادی آداب پیراهن پرنده پا بلوط بازو آشغال ماهی شمشیری ماهی هادوک ماهی کف‌زی ماهی اسنپر ماهی سی بس ماهی فرشته‌ای
    بیش از ۷ میلیون کاربر در وب‌سایت و نرم‌افزارها نماد تجارت الکترونیکی دروازه پرداخت معتبر
    فست دیکشنری
    فست دیکشنری نرم‌افزار برتر اندروید به انتخاب کافه بازار فست دیکشنری برنده‌ی جایزه‌ی کاربرد‌پذیری فست دیکشنری منتخب بهترین نرم‌افزار و وب‌سایت در جشنواره‌ی وب و موبایل ایران

    فست دیکشنری
    دیکشنری مترجم AI دریافت نرم‌افزار اندروید دریافت نرم‌افزار iOS دریافت افزونه‌ی کروم خرید اشتراک تاریخچه‌ی لغت روز
    مترجم‌ها
    ترجمه انگلیسی به فارسی ترجمه آلمانی به فارسی ترجمه فرانسوی به فارسی ترجمه اسپانیایی به فارسی ترجمه ایتالیایی به فارسی ترجمه ترکی به فارسی ترجمه عربی به فارسی ترجمه روسی به فارسی
    ابزارها
    ابزار بهبود گرامر ابزار بازنویسی ابزار توسعه ابزار خلاصه کردن ابزار تغییر لحن
    وبلاگ
    وبلاگ فست‌دیکشنری گرامر واژه‌های دسته‌بندی شده نکات کاربردی خبرهای فست دیکشنری افتخارات و جوایز
    قوانین و ارتباط با ما
    پشتیبانی درباره‌ی ما راهنما پیشنهاد افزودن لغت حریم خصوصی قوانین و مقررات
    فست دیکشنری در شبکه‌های اجتماعی
    فست دیکشنری در اینستاگرام
    فست دیکشنری در توییتر
    فست دیکشنری در تلگرام
    فست دیکشنری در یوتیوب
    فست دیکشنری در تیکتاک
    تمامی حقوق برای وب سایت و نرم افزار فست دیکشنری محفوظ است.
    © 2007 - 2025 Fast Dictionary - Fastdic All rights reserved.